زندگی مازندگی ما، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
انتظار من برای امدنتانتظار من برای امدنت، تا این لحظه: 18 سال و 9 روز سن داره
شیواشیوا، تا این لحظه: 37 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

نبودن تو یعنی...

چشمهایت

1394/6/22 0:14
نویسنده : شیوا
624 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی چشم آبی من فردا راهی میشوی جانان جانم. فردا برای آخرین بار میتوانم در آغوشم بفشارمت. در میان انبوهی ا زاسترس دفاع و جراحی دندانهام و آی وی افی دیگر بدرقه ات خواهم کرد هاپوی کوچولویم.

خوشبوترین گل لطیفم. نازنینم. چقدر بغلت کردم نازنین جانم. چقدر لذت داشت بوییدنت و لمس تن همچون برگ گلت.

دلم پر است از تنگی دقیقه ها. دقیقه های پایانی تابستان نه چندان دلچسب. پاییز امسالم طلایی تر از همیشه بیا به بالینم.

 

دلم تنگه نمیدونم چی مینویسم. استرس پایان نامه بیشتر از همیشه اذیتم میکنه. سی ام دفاع دارم. نمیدونم چی میشه.

دلسای کوچک خاله دو بار بیشتر ندیدمت. عزیز جانم. گلبرگ زیبایم پیشم بمان. بمان تا تمام لالایی ها ی خفه شده در سینه ام را برایت بخوانم. بمان تا آغوشم را گهواره تن مخملینت کنم جانان جانم.

دلم داره میپوکه و اشکام دارن سر میخورن رو گونه.

اما تو میری گلبرگم. تو فردا میری شکوفه زمستانی ام. دلشکسته

 

پ ن : معذرت میخوام اگه کامنتها تایید نشدن مدتی بود به این خونه سر نزده بودم میام و جواب مهربونیاتونو میدم.

پسندها (3)

نظرات (2)

سعیده
28 شهریور 94 8:01
از دلتنگیت، دلم گرفت و دلتنگ شدم.....الهی بزودی شاد شویم با شادیت....
شیوا
پاسخ
سعیده جانم ببخش با حرفام دلت گرفت.
نسترن
30 شهریور 94 18:54
سلام عزیزم باتبادل لینک موافقی؟
شیوا
پاسخ
چرا که نه عزیزم.