زندگی مازندگی ما، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
انتظار من برای امدنتانتظار من برای امدنت، تا این لحظه: 18 سال و 7 روز سن داره
شیواشیوا، تا این لحظه: 37 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

نبودن تو یعنی...

یادته وقتی بچه بودی

ده دوازده ساله که بودم...تابستونا رو بیشتر باغمون میرفتیم..چون بابام عاشق کار کردن تو باغ و رسیدن بهش بود. کنار باغمون یه رودخونه بزرگ بود..و اون ور رودخونه یه ردیف درخت زردآلو بود..اون موقعها و بیشتر وقتی کوچکتر بودم با داداش کوچکم همیشه خدا تو روزدخونه بازی میکردیم..و روسری مامانمو میگرفتیم و اون بیچاره هم همیشه مجبور بود یه روسری زاپاس با خودش بیاره که موهاش لخت نمونه.. میدونید با اون روسری چکار میکردیم؟ باهاش ماهی میگرفتیم. یعنی میخواستیم ماهی بگیریم.. ولی هرگز حتی یه ماهی هم نگرفتیم..جز یکی دو بار که بابام برامون گرفت..اونم اندازه کف دست میشد..و دادشم روی اتیشی که مامانم برای درست کردن چایی روشن کرده بود کبابش میکرد..ولی من هیچ وقت دلم ن...
2 ارديبهشت 1393